کار شناسایی پهپاد ترکیه‌ای ‌‌در منطقه سقوط بالگرد با مشکل مواجه شد‌  اطلاعیه شماره ۴ ستاد ملی مدیریت شرایط اضطراری هلال‌احمر قاتل بی رحم پس از ۲۰ سال زندگی مخفیانه در سوئد بازداشت شد همراهی نکردن قشر متوسط جامعه با نهضت افزایش جمعیت متادون سالانه جان ۳ هزار نفر را می‌گیرد ریزش آوار ساختمان در حال تخریب + تصویر (۳۰ اردیبهشت) تمدید ساعات کاری دفاتر ازدواج به مناسبت میلاد حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) کشف ۱۴۰۰ گرم تریاک از معده یک قاچاقچی در بجستان (۳۰ اردیبهشت) سپاه مشهد و اصناف تامین برخی کالاهای ضروری سیل‌زدگان مشهد را برعهده گرفتند ادامه بارندگی و مه تا فرداشب در منطقه حادثه بالگرد رئیس‌جمهور بازداشت زن‌وشوهر کلاهبردار (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) بالگرد حامل ابراهیم رئیسی از چه نوعی بود؟ + تصویر بازدید از موزه‌های تاریخ طبیعی کشور تا سوم خرداد ماه رایگان است پهپاد‌های هلال احمر به محل حادثه بالگرد رئیس جمهور اعزام شدند شهرستان ورزقان کجاست و چقدر با تبریز فاصله دارد؟ منطقه جلفا کجاست؟ عواقب اجاره کارت‌های بانکی پلمب ۱۳ پاتوق خرده فروشان مواد افیونی در مشهد روزگار تلخ مرد مشهدی پس از ۵ ازدواج ناموفق پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (یکشنبه، ٣٠ اردیبهشت ١۴٠٣) | آغاز مجدد بارش باران و رعدوبرق از اواسط هفته
سرخط خبرها

اعتراف به قتل شوهر پس از انکار ماجرا | متهم: شوهرم می‌خواست سقط جنین کنم

  • کد خبر: ۲۲۶۸۹۹
  • ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۳
اعتراف به قتل شوهر پس از انکار ماجرا | متهم: شوهرم می‌خواست سقط جنین کنم
متهم به شوهرکشی که مدعی بود نمی‌داند چه کسی همسرش را کشته، سرانجام به جرمش اعتراف کرد.

به گزارش شهرآرانیوز ملیحه سی ساله است و از مدتی پیش با علی‌اصغر سی‌و‌سه ساله به‌طور موقت ازدواج می‌کند. این زوج جوان مشکل خاصی با یکدیگر نداشته‌اند تا اینکه زن جوان خبر بارداری‌اش را به همسرش می‌دهد، برخلاف تصورش علی‌اصغر نه‌تن‌ها خوشحال نمی‌شود، بلکه در تمام طول سه و نیم ماهگی جنین، اصرار داشته که ملیحه جنینش را سقط کند. با مخالفت زن، اولین اختلاف جدی آنها آغاز می‌شود و این اختلاف ادامه‌دار تا عصر چهاردهم اردیبهشت که مرد جوان در منزل همسرش بر اثر ضربه چاقو به قلبش، در دم کشته می‌شود، در جریان بوده است.

در این میان زن مدعی بود که شوهرش بیرون از خانه بوده و با همین وضعیت چهل پله آپارتمان را بالا آمده و در زده و بعد جلو تلویزیون افتاده است، موضوعی که نه‌تن‌ها با واقعیت همخوانی نداشت، بلکه در اولین جلسه بازپرسی نیز مقام قضایی را متقاعد نکرد و تمام شواهد نشان می‌داد این مرد از سوی همسرش به قتل رسیده است.

یک جلسه پرتلاطم

در اولین جلسه بازپرسی، زمانی که زن مدعی شد مرد با همان وضعیت به خانه آمده است، در برابر پرسش قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی که پرسید: «مرحوم موقع ورود چرا کفش‌هایش را درآورد؟» پاسخ داد که نمی‌داند و باید از خودش بپرسند.

در ادامه مقام قضایی درباره یافته‌های پزشکی برای زن این‌گونه بازگو کرد که اگر مرد در کوچه با کسی درگیر شده و چاقو خورده است، با توجه به عمق ضربه که منجر به خونریزی شدید داخلی شده، به گفته متخصصان پزشکی قانونی او امکان برداشتن حتی یک قدم ساده را هم نداشته است، چه برسد به اینکه بخواهد از چهل پله بالا بیاید.

زن با اصرار بر اینکه نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است، مدعی شد که لحظه حادثه درون خانه بوده و هیچ صدایی نیز از بیرون نشنیده است و نمی‌داند علی اصغر چگونه پله‌ها را بالا آمده است. این اظهارات در حالی مطرح شد که قاضی صفری از او پرسید: چگونه ممکن است یک نفر که زخم عمیق روی بدن داشته از آن همه پله بالا بیاید بدون اینکه یک قطره خون روی پله‌ها بچکد و بعد هم در بزند و با همان وضعیت، اول کفش‌هایش را دربیاورد و بعد چند متر جلوتر وسط پذیرایی روی زمین بیفتد.

زن باز هم جواب خاصی برای این موضوع نداشت و حتی از درون راهرو هم صدایی نشنیده بود که این احتمال وجود داشته باشد افراد غریبه وارد آپارتمانشان شده و پشت در خانه با مرد درگیر شده باشند.

وقتی آمد از من کمک خواست

بازپرس جنایی از زن خواست تا تمام آنچه آن روز رخ داده را بازگو کند که متهم مدعی شد: «آن روز دوبار از خانه خارج شد، اول بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ بود که زود برگشت، دفعه دوم یک‌ربع بعد بود که بیرون رفت و دقیقا نمی‌دانم ساعت چند بود. ساعت ۱۴:۳۰ در زد، در را که باز کردم دستش روی قلبش بود و فقط گفت: «کمکم کن، قلبم سوراخ شده» و بعد وارد خانه شد و افتاد روی زمین. من خودم به اورژانس زنگ زدم.»

موضوع در شکسته خانه‌شان یکی دیگر از بخش‌های جلسه نخست بازپرسی بود که متهم به قتل مدعی شد: «شب قبل از روز حادثه، علی‌اصغر شمال بود و، چون کلید نداشت، سرزده آمد. در زد که دفعه اول باز نکردم، دفعه دوم باز کردم و می‌خواستم در را ببندم که با لگد در را شکست. البته اختلاف خاصی نداشتیم و همیشه سرزده می‌آمد. از سر دوست‌داشتن زیاد جنون‌زده بود. پیام‌هایش هست که مرتب به من توهین می‌کرد و فکر می‌کرد با فرد دیگری ارتباط دارم. البته با تمام بدی‌هایش دوستش داشتم.»

«او می‌دانست که باردار هستی؟» متهم در پاسخ به مقام قضایی مدعی شد که به همسرش گفته باردار است و برای همین علی‌اصغر اصرار داشته تا بچه را سقط کنند که زن مخالف بوده‌است.

واقعیت چیست؟

با پایان‌یافتن اولین جلسه بازپرسی، در حالی متهم برای تحقیقات بیشتر راهی پلیس آگاهی شد که دو روز بعد، به قتل همسرش اعتراف کرد و در جلسه بعدی بازپرسی اعلام کرد که از زمان بارداری، علی‌اصغر اصرار داشته بچه را سقط کند و او مخالف بوده است و روز حادثه، مرد در حالی به خانه آمده که با مشت به شکم او می‌کوبیده تا بچه سقط شود و همین منجر به اختلافشان شده است و با هم وارد درگیری شده‌اند.

زن مدعی است که شوهرش برای ترساندن او از آشپزخانه چاقو را برداشته و در کش‌وقوس درگیری، ناگهان چاقو به خودش خورده و او روی زمین افتاده است. زن نیز بلافاصله چاقو را شسته و درون کابینت مخفی کرده است که چاقو نیز کشف شد. تحقیقات بیشتر درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->